از جمله مباحثى كه بيانگر اهميت عقل است، شأن و منزلت عقل در انسان است. چنان كه خواهيم ديد از نگاه امام علىعليه السلام عقل مهمترين نعمتى است كه خداوند به انسان ارزانى داشته است، و همين موهبت الهى،وجه تمايز انسان از چارپايان است.
عقل قادر به ادراك كليات است و مىتواند مسائل نظرى را از مقدمات بديهى و معلوم استنباط كند. اين عقل به ملاحظه مدركاتش دو نوع است:عقل نظرى و عقل عملى.
برخى، عقل انسانى را به عقل استدلالگر يا جزئى«~ (Ratio) ~» و عقل شهودگر يا كلى«~ (Intellectus) ~» تقسيم كردهاند. عقل استدلالگر همان عقلى است كه نظريات را از ميان بديهيات و معلومات برمى آورد؛اما عقل شهودگر مستقيما حقايق را شهود و وجدان مىكند.
بسيارى از فيلسوفان درباره نحوه ارتباط عقل انسانى و عقل مستقل، معتقدند كليات عقلى در عقل فعال قرار دارد و هم اواست كه اين كليات را بر عقول انسانى افاضه مىكند.
اما اخلاق یکی از امور فطری انسان است.
علامه طباطبایی مفاهیم اخلاقی، از قبیل باید و نباید و حسن و قبح را مفاهیم اعتباری معرفیمیکند که عقل انسان به اعتبار آنها میپردازد؛ بهاینترتیب این امر فهمیدهمیشود که از نظر علامه این مفاهیم فینفسه عقلی هستند و فارغ از شرع، عقل خود قادر به انتزاع آنها با توجه به ادراکات حقیقی است؛ بنابراین در این قسمت اخلاق به عقل متکی است.
این ها تنها اشاره مختصر به برخی از مباحث مهم در رابطه با مساله "عقل و اخلاق" می باشد. بررسی "رابطه عقل و اخلاق"؛ عنوان کرسی آزاد اندیشی ای است که در روز چهارشنبه 93/12/6 در مدرسه علمیه الغدیر خواهران تهران برگزار می گردد.
»لازم به ذکر است حضور در این نشست برای عموم آزاد است«
