
در روز یکشنبه 23/1/93 نشستی تحلیلی- سیاسی با عنوان «گروه های تکفیری و داعش» و با هدف بررسی مسایل منطقه ای غرب آسیا و تحلیل اهداف فعالیت گروه های تکفیری؛ با حضور سید هادی سیدافقهی کارشناس مسایل سیاسی غرب آسیا در مدرسه علمیه الغدیر تهران (خواهران) برگزار گردید.
وی سخنان خود را به دو بخش زیربنایی و فرعی تقسیم نموده و در بخش اول با اشاره به اختلافات شیعه و سنی و سوء استفاده تبلیغاتی آمریکا، اسرائیل و به طور کلی غرب از این مساله؛ در ادامه گفت: «آمریکا در منطقه اهدافی را دنبال می کند. اهدافی چون تحقق امنیت، اقتدار و ادامه حیات رژیم صهیونیستی؛ تسلط آمریکا بر منابع نفت، گاز و انرژی منطقه، اشراف آمریکا بر آبراه ها و تنگه های ارتباطی و مهمتر از همه نابودی جبهه مقاومت در منطقه».
وی افزود:«آمریکا برای رسیدن به اهداف خود، منظومه عظیمی از جنگ نرم را در راستای مدیریت جنگ های منطقه ای بکار گرفته است».
سید افقهی پس از تشریح اهداف آمریا در منطقه با تاکید بر بستر سازی این کشور و متحدانش برای عملی ساختن این اهداف گفت:« پنج بستر را آمریکا، رژیم صهیونیسم بین المللی و کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس خصوصا عربستان آماده کرده اند. و این کار بر اساس بررسی اختلافات قومیت های مذهبی و دینی در منطقه صورت گرفت. بدین شکل که با برنامه ریزی های دقیق به تشدید این اختلافات، بین شیعه و سنی یا اسلام و مسیحیت پرداختند و در مواردی که هیچکدام موثر نبود، اختلافات بر سر موقعیت های جعرافیایی را بهانه تشدید درگیریها نمودند.»
وی با بیان اینکه آمریکا و متحدانش برای اجرای نقشه های منظم خود نیاز به سرمایه گزاری های کلان در منطقه دارند؛ خاطر نشان کرد:« آمریکا یک منظومه ای ساخت تحت عنوان «منظومه نظامی- امنیتی» و آن چیزی که امروز در منطقه می بینیم، شاهد و گواه بر این عملکرد است به عنوان مثال در بحرین ناوگان چهارم آمریکا مستقر است، در قطر نیز آمریکا دو پایگاه عظیم و عمده ظامی احداث کرده و یا در عمارات یک پایگاه عظیم هوایی احداث شده که بخشی از آن در اختیا آمریکا و نیم دیگرش تحت نظارت فرانسه می باشد».
سید افقهی ادامه داد:« این از پایگاه های نظامی؛ اما در بخش امنیتی، آمریکا بزرگرین پایگاه خود را با سه هزار و پانصد کارگزار نظامی در بغداد مستقر کرد و دو پایگاه دیگر آن در یهمن و اردن قرار دارد.»
وی با اشاره به دو رویکردی که در مواجهه با این مساله وجود دارد؛ مهمترین آنها را مساله آسیب پذیر بودنشان در مقابل نقطه فراوانی این نیروها ذکر کرد و افزود:«همان گونه که فراوانی این نیروها می تواند برای ا یک تهدید باشد اما یک فرصت نیز ایجاد می کند. آمریا میداند که ما توانایی این را داریم که هر زمان خواسیم به هر کدام از این پایگاه ها حمله کنیم و این دلیلی است بر این مساله که او با وجود این میزان پایگاه نظامی هنوز به ما حمله نکرده است».
این کارشناس سایل غرب آسیا در ادامه سخنان خود گفت:« اما منظومه بزرگ دیگری که آمریکا برای آن سرمایه گذاری کرده؛ «منظومه دینی – فرهنگی» است. یک گروه، همان اسلام آمریکایی است که به روان شویی اسلام بر طبق عقاید آمریکایی و جعل حدیث می پردازد و گروه دیگر همان سلفی ها، وهابی ها و تکفیری ها هستند که به ترتیب هر یک از دیگری متعصب تر و دارای جمود فکری بیشتر است. این ها حقایق اسلام را تحریف کرده و اسلام هراسی را در منطقه ترویج می کنند.»
وی با اشاره به فعالیت شبکه های رسانه ای در فضای مجازی در جهت تبلیغ اهداف و عقاید تکفیری افزود: «آان ها این طور تبلیغ می کنند که ایران قصد دارد بر تمام منطقه مسلط شود اما حقیقت امر و آن چه خودشان از طریق این رسانه ها منتشر می کنند بیشتر نشان از آن دارد که این گروه های تکفیری که قطعه بزرگ و خطرناک این پازل عظیم هستند؛ قصد دارند تا بر تمام منطقه مسلط شده و همه را مطیع خود کرده و یا به وحشیانه ترین شکل از بین ببرند و از میان بردارند.»
وی سپس به روند تشکیلاتی داعش اشاره کرد که این گروه در ابتدا از بغداد ریشه گرفته و فعالیت خود را آغاز نمود.
در بحث تشکیلات حکومتی نیز، فرماندهان داعش عموما از ملیت های مختلف انتخاب شده و در اسرائیل آموزش می بینند. این در حالی است که بدنه اصلی این گروه تروریستی را افراد عادی از اعراب تشکیل می دهند.
کارشناس سیاسی مسایل غرب آسیا؛ با اشاره به دگماتیسم و دگرستیزی به عنوان دو ویژگی مهم از مبانی فکری داعش؛ در ادامه گفت:« از جمله دلایل حقیقی حمله داعش به عراق و سوریه میتوان به شکست طرح های آمریکا در منطقه؛ مقابله با انقلاب اسلامی؛ پیروزی های پی در پی مسلمین و خصوصا پیروزی بشار اسد در انتخابات و نهایتا بازتولید نیروهای بعثی در بغداد اشاره کرد.»
سید افقهی کارشناس سیاسی مسایل غرب آسیا؛ راه مقابله با گروه تکفیری داعش را در سه سطح مطرح نمود. سطح اول پذیرش قطعنامه شورای امنیت در رابطه با دستور جنگ علیه داعش است که باید با این زیربنای فکری به اتاق جنگ رفت تا پیروزی حاصل شود. سطح دوم اجماع کلی کشورهای اسلامی در منطقه بر علیه داعش بوده و در سطح سوم مهمتر از آن جنگیدن با فکر این گروه تکفیری است. در این راستا باید یک جبهه جنگ نرم بر علیه داعش شکل گرفته و پاسخگوی شبهات و کج فهمی هایی باشد که این افراد در بین مردم می پراکنند.