احزاب سیاسی؛ مخالف وحدت؟!

شناسه نوشته : 20072

1395/10/12

تعداد بازدید : 512

احزاب در واقع برای کانال کشی و هدایت فکری جامعه اند؛ چه سیاسی و چه عقیدتی..!ا

معنا و اهداف شکل گیری احزاب در غرب

 

احزاب در کشورهای غربی براساس منافع ملی و حاکمیتی خود گام برمی دارند، اما سعی دارند تا روند فعالیت های احزاب در این کشورها به نوعی جلوه داده شود که آنها نمایندگان مردم جامعه خود هستند و در راستای تحقق خواسته های مردم است که به رقابت، توافق، تقابل و ... می پردازند. اینگونه احزاب با در دست داشتن ابزارهای قدرت از جمله رسانه، افکار عمومی جامعه را در دست گرفته و به هدایت آن می پردازند. اگرهم دو یا چند حزب در این کشورها وجود داشته باشد، رقابت های آنها بیشتر برای داغ کردن فضای رقابتی و سیاسی برای تهییج مردم است.

اقدام به تشکیل حزب در جوامع غربی بیشتر به خاطر مشکلات و معضلاتی بود که جامعه غرب دچار آن شده بود. این احزاب با تشکل خود و گسترش آن در دیگر شهرهای کشور به یارگیری و عضوپذیری اقدام می کنند تا با این روش افراد جامعه عضوی از حزب شوند و آن را در اجرای سیاست ها و اهداف یاری سازند.

 باشگاه خبرنگاران جوان

 

 تعریف حزب در ایران

به طور اجمال بگویم ما با تحزّب مطلقاً مخالف نیستیم. این که خیال کنند ما با حزب و تحزّب مخالفیم، نه، اینطور نیست. تحزّب میتواند در جامعه انجام بگیرد، در عین حال وحدت هم صدمه‌ای نبیند؛ اینها با هم منافاتی ندارد. منتها آن حزبی که مورد نظر ماست، عبارت است از یک تشکیلاتی که نقش راهنمائی و هدایت آحاد مردم را به سمت یک آرمانهائی ایفاء میکند.

 
ما دوجور حزب داریم: یک حزب عبارت است از کانال‌کشی برای هدایتهای فکری؛ حالا چه فکری به معنای سیاسی، چه فکری به معنای دینی و عقیدتی. اگر چنانچه کسانی این کار را بکنند، خوب است. قصد عبارت از این نیست که قدرت را در دست بگیرند؛ میخواهند جامعه را به یک سطحی از معرفت، به یک سطحی از دانائی سیاسی و عقیدتی برسانند؛ این چیز خوبی است. البته کسانی که یک چنین توانائیای داشته باشند، به طور طبیعی در مسابقات قدرت، در انتخابات قدرت هم آنها صاحب رأی خواهند شد، آنها برنده خواهند شد؛ لیکن این هدفشان نیست. این یک جور حزب است؛ این مورد تأیید است. میدان باز است؛ هر کس میخواهد بکند، بکند.

 
یک جور حزب، تقلید از احزاب کنونی غربی است - حالا من گذشته را کاری ندارم - احزاب کنونی غربی به معنای باشگاه‌هائی برای کسب قدرت است؛ اصلاً حزب یعنی مجموعه‌ای برای کسب قدرت. یک گروهی با هم همراه میشوند، از سرمایه و پول و امکانات مالىِ خودشان بهره‌مند میشوند، یا از دیگران کسب میکنند، یا بندوبست‌های سیاسی میکنند، برای اینکه به قدرت برسند. یک گروه هم رقیب اینهاست؛ کارهای مشابه اینها را انجام میدهد تا آنها را از قدرت پائین بکشد، خودش بشود جایگزین. الان احزاب در دنیا غالباً اینگونه‌اند. این دو حزبی که در آمریکا به نوبت در رأس کار قرار میگیرند، از همین قبیلند؛ اینها در واقع باشگاه‌های کسب قدرتند. این نه، هیچ وجهی ندارد. اگر کسانی در داخل کشور ما با این شیوه دنبال تحزّب میروند، ما جلویشان را نمیگیریم. اگر کسی ادعا کند که نظام جلوی تشکیل احزاب را گرفته است، یک دروغ واضحی گفته؛ چنین چیزی نیست؛ اما من اینجور حزبی را تأیید نمیکنم. اینجور حزب‌سازی، اینجور حزب‌بازی معنایش عبارت است از کشمکش قدرت؛ این هیچ وجهی ندارد. اما حزب به معنای اول، یعنی یک کانال‌کشی در درون جامعه، برای گسترش فکر درست - چه فکر عقیدتی و اسلامی، چه فکر سیاسی و تربیت کادرهای گوناگون - بسیار خوب است؛ این چیز نامطلوبی نیست.

۱۳۹۰/۰۷/۲۴

بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه

 

احزاب سیاسی و انتخابات

 

البته در انتخابات باید منافع نظام، منافع کشور، مصالح کشور بر مصالح حزبی و جناحی و شخصی و امثال اینها ترجیح داده شود و نظرات، نظرات شفاف و روشنی باشد؛ معلوم باشد که چه میخواهند. اگر چنانچه یک چنین انتخاباتی انجام بگیرد، این بلاشک به نفع نظام، به نفع پیشرفت کشور و به نفع مردم خواهد بود؛ نظام را زنده و بانشاط نگه میدارد و پیش می‌برد. من به حزب به معنای صحیحش معتقدم؛ لیکن آن چیزی که امروز در جامعه‌ی ما میگذرد -این تشکیلات حزبیای که الان به وجود می‌آید- شکل غلط حزبی است.

۱۳۸۸/۱۲/۰۶

بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری

 

تقسیم بندی حقیقی احزاب

من در یک تقسیم‌بندی، حزب را به دو نوع تقسیم میکنم -این اعتقاد من است؛ شما هم آزادید که این را قبول بکنید یا قبول نکنید؛ چون نه قانون است و نه من اصرار دارم که مردم حتماً قبول کنند؛ لیکن اعتقاد خودم این است- یک حزب این است که مجموعه‌ای از صاحبان فکر سیاسی یا اعتقادی و یا ایمانی مینشینند و تشکّلی درست میکنند و میان خودشان و آحاد مردم کانال‌کشی میکنند و مردمی را با خودشان همراه میکنند، تا فکر خود را به آنها برسانند. کانونهای حزبی تشکیل میشود، هسته‌های حزبی تشکیل میشود، سلّولهای حزبی تشکیل میشود و اینها در این مرکز مینشینند و افکاری را که خودشان به آن اعتقاد دارند و پای آن ایستاده‌اند -چه فکر سیاسی، چه فکر غیرسیاسی، چه فکر دینی، چه فکر غیردینی- در این کانالها میریزند و این افکار به تکتک افراد میرسد و آن مردمی که اینها را قبول میکنند، با اینها پیوند پیدا میکنند. به نظر من، این سبک تحزّب، منطقی است. «حزب جمهوری اسلامی» بر این اساس تشکیل شده بود و همین‌طور بود.

البته به طور طبیعی اگر حزبی با این خصوصیات، در مرکز خودش توانست آدمهای با فکرتر و زبده‌تر و خوشفکرتری داشته باشد، میتواند تعداد بیشتری را با خودش همفکر کند. نتیجه این خواهد شد که وقتی انتخاباتی پیش آمد، تا از طرف مرکزیت این حزب چیزی گفته شد، آن مردم از روی اعتقاد خودشان بر طبق آن عمل میکنند؛ یا حتّی بدون این‌که آن مرکزیت چیزی بگوید، چون معیارهایشان یکی است، با یکدیگر همفکرند. این شکل درستِ تحزّب است و البته چنین چیزی الان در کشور ما نیست. شاید به شکل خیلی ناقصش یکی، دو نمونه در گوشه و کنار پیدا شود.

یک طور حزب هم هست که همان حزب های رایج امروز اروپا و امریکاست؛ مثل حزب جمهوریخواه، حزب دمکرات، حزب کارگر انگلیس، حزب محافظه‌کار انگلیس. این احزاب مبنایشان بر این پایه‌ای که ما گفتیم، نیست. مجموعه‌ای از خواص، با یک منفعت مشترکی که بین خودشان تعریف میکنند -ولو در خیلی از مسائل با یکدیگر همفکر هم نیستند؛ گاهی خیلی هم با هم مخالفند!- مینشینند با همدیگر قرارداد میگذارند و یک حزب به وجود می‌آورند.

احزاب در آن‌جا هم همه‌کاره‌اند؛ البته پُررویی، پشت هم اندازی، پولداری، داشتن پشتوانه‌های صهیونیستی، خوش‌قیافه و خوش‌تیپ و خوش صحبت بودن و احیاناً یک همسر فعّال و جذاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها مؤثّر است. حزب در آن‌جا به این معناست. این آقایانی که من میبینم الان برای تحزّب در کشور تلاش میکنند، بیشتر ذهنشان دنبال این‌طور حزبی است؛ من این گونه حزب را قبول ندارم.

هدف حزب نباید به‌دست آوردن قدرت باشد. هدف بایستی هدایت فکری مردم به سمت آن فکر درستی باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید. این عقیده‌ی من درباره‌ی تحزّب است.

۱۳۷۷/۱۲/۰۴

بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی

 

حزب الله؛ تحول فکری، بصیرت و دشمن شناسی

 

بشریّت امروز، هم باید از درون متحوّل و تزکیه شود و هم نظم اجتماعیاش نظم عادلانه و قسط آمیزی گردد.  قدرتهای متکی به زور، با جمهوری اسلامی دشمنند. با شخصیتهایش هم دشمنند، با ملتش هم دشمنند، با دولتش هم دشمنند، با رئیس‌جمهورش هم دشمنند، با مجلسش هم دشمنند، با احکام قضایی و مسؤولین قضاییاش هم دشمنند. با هر چه که این نظام را سرِپا نگه‌میدارد، دشمنند. حتّی با شعارهای شما هم دشمنند. آنها شعار امر به معروف و نهی از منکر را تمسخر میکنند؛ شعار حزب‌اللّهیگری را تمسخر میکنند و شما را متّهم مینمایند. اما حقیقت این است که همان امر به معروف و نهی از منکر و همان حرکت حزب‌اللّهی و همان پایبندی به اصول است که میتواند در مقابل انحرافها و خطاهای فاحش دنیای امروز بایستد. هیچ چیز دیگر نمیتواند. ملتها هم این را میخواهند.

۱۳۷۱/۱۱/۰۱

بیانات در دیدار کارگزاران نظام

 

 برترین حزب و پیروزی نهایی

 

»الا انّ حزب‌اللَّه هم‌المفلحون»؛ حزب خدا مفلح و رستگار است. حزب خدا غالب و پیروز است. هر چه میتوانید، در این خطِّ حزب‌اللّهی جلو بروید. حزب‌اللَّه، یعنی کسی که هم از امکانات خداداد بهترین استفاده را میکند - از دانش استفاده میکند، از خرد و اندیشه استفاده میکند، از نیروهای انسانی استفاده میکند، از ابتکار و تجربه استفاده میکند، از تجربه هشت سال دوران دفاع مقدس بیشترین استفاده‌ها را میکند - و هم ارزشهای انسانی و الهی را که اسلام به او آموخته است، گرامی میدارد و آن را مایه پیشرفت خود به حساب میآورد و به آن تکیه میکند و با آن سرافراز است.

۱۳۷۶/۰۷/۰۵

بیانات در دیدار نیروهای حاضر در مانور ذوالفقار