فاطمه سلام الله علیها و ولایت

شناسه نوشته : 20625

1395/11/30

تعداد بازدید : 639

امـامـت و ولایـت در اسـلام ، از پـایـه هاى اصلى اعتقادى و زیربناى زندگى سیاسى ، اجتماعى و فـرهـنـگى انسان به شمار مى آید. مسلمانان با مذاهب مختلف و نظرات گوناگون ، در ضرورت امامت و رهبرى اتفاق نظر دارند. امّا ولایت در باور شیعه از جایگاه بلند و رفیعى برخوردار است.
 
 
 
فاطمه (سلام الله علیها)  و ولایت
 
حضرت زهرا(سلام الله علیها)  ولایت و امامت را با تمام وجود درك كرده بود و نتیجه انحراف خلافت و امامت امت را بـه خـوبـى مـى دیـد.
 
از قرآن استشهاد شده است که امامت از ابراهیم(ع) شروع می‌شود و در روایات است که ایشان بعد از رسیدن به مقام دوستی محض خدا به این مقام رسیدند و مقام امامت را بالا می‌بریم و مقام شریفی می‌دانیم. خدا در آیه‌ای به حضرت ابراهیم گفت: «... قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...:‌ ... فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم...». (بقره، 124) که با این آیه حضرت ابراهیم(ع) انسانی فراتاریخی شد. نبوت‌ها مربوط به زمان خود بودند تا زمان نبی بعدی و از نظر نبوت همه انبیا در حصر زمانی هستند به جز پیامبر(ص) اما امامت حضرت ابراهیم فراتر از زمان و مکان شد.
 
حـضـرت زهـرا(سلام الله علیها)  چون بر لزوم وجود امام معصوم در كنار قرآن براى هدایت انسانها اعتقاد داشت بـه مـبـارزه بـا حـاكـمـان غـاصـب پـرداخـت.
 
از دیـدگـاه فـاطـمـه (سلام الله علیها) ، امـامـت تداوم و استمرار رسالت است و (امام)  در اداره امور مـسـلمـانـان و نـظـام اجـتـمـاعـى آنـان از هـمـان شـان و جـایـگـاهـى بـرخـوردار اسـت كـه (رسـول)  بـرخـوردار بـود.
 
ما مقام امامت با این همه عظمت را به معنای جنبه سیاسی امامت محدود می‌کنیم، اما اگر به دقت نگاه کنیم بعد سیاسی از لوازم امامت است.
 
حضرت زهرا(س) نگرانی‌اش این نبوده که حکومت و دارائی دنیایی ما از دست ما رفته است. ایشان مانند ما نبودند که وقتی در یک انتخابات پیروز شویم خوشحال و در صورت شکست ناراحت شویم. آنچه حضرت زهرا(س) ناراحت بود این بود که زحمات پیامبر که در 23 سال کشیده شده بود، به یغما می‌رفت و مسیر امامت و نبوت به بیراهه می‌رود.
 
 
 
طبرسى نوشته است حضرت فاطمه(س) در سخنان اش به مهاجمين فرمود:
 
 گوياشما هيچ اطلاعى از سخنان رسول خدا(ص) در روز غدير خم نداشتيد! به خداسوگند امر ولايت را در آن روز چنان پابرجا نمود كه جاى طمع و هيچ اميدى رابراى شما باقى نگذاشت ولى شما رعايت ننموده هر گونه رابطه‏اى را با پيامبر خويش بريديد، به يقين خداوند در دنيا و آخرت بين ما و شما داورى خواهد نمود.
 
حضرت زهراء(س) پس از بیان نقش محوری اهل بیت پیامبر(ص) در هدایت و مدیریت امت اسلامی به بیان احکام الهی و بحث درباره نظام امامت می پردازند و می فرمایند::خدای متعال،اطاعت ما اهل بیت را مایه نظام و انسجام ملت و امامت را ضامن وحدت و مانع افتراق وتشتت امت اسلامی و دوستی ما را مایه عزت اسلام قرار داد.همین ویژگی هاست که ایشان را به دفاع از حضرت علی (ع) بر می انگیزاند.در واقع به نظر می رسد این دفاع نسبت به زمامداری جامعه اسلامی یک تکلیف الهی بوده که این بانوی بزرگ اسلام کوچکترین لحظه ای از آن غافل نمی شوند . "چنان که از راه عنایت خدائی لازم است اشخاصی پیدا شوند که وظایف انسانی را از راه وحی درک نموده به مردم تعلیم کنند، هم چنان لازم است که این وظایف انسانی آسمانی برای همیشه د رجهان انسانی محفوظ بماند و در صورت لزوم به مردم عرض و تعلیم شود یعنی پیوسته اشخاصی وجود داشته باشند که دین خدا نزدشان محفوظ باشد و در وقت لزوم بمصرف برسد.
 
 
 
نتیجه
 
گویا بعضی از مردم، دنیا گونه به مسئله ی ولایت می نگرند و آن را یگ مقام و منصب دنیوی می دانند که خداوند به واسطه خوبی ائمه (ع) به آنان واگذار نموده! حال آن که به نظر می رسد مسئله فوق العاده بالاتر از این مسائل باشد که عموم خلایق به آن می اندیشند .اندیشه در ولایت حضرت زهرا(س) حتی کار را از حد و مزر عقول فراتر می کشاند و با افق فطرت ناب ، می توان پا در حریم معرفت به ولایت حضرت زهرای بتول(س) گذاشت .در نزد اهل معرفت این چنین آمده که : انسان کامل اگر مرد باشد مظهر و صورت عقل کل است و اگر زن باشد مظهر و صورت نفس کل است بنابراین سید اوصیاء و سرّ پیامبران و رسولان حضرت علی (ع) صورت و مظهر عقل کلی به تمام ترین وجه ممکن است و حقیقت ام الکتاب، سیده نساء عالمین فاطمه زهرای بتول(س) صورت و مظهر نفس کلی بر وجه اتمّ است . دو دریا را با هم آمیخت و بین آن دو ،برزخی است که هریک از آن دو در حدّ خود است و از آن دو ، لو لو و مرجان بیرون می آید (الرحمان: 22-19) در تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی منظور از دو دریا حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) یاد شده است . در نزد عارفان به عصمت و ولایت حضرت زهرا(س)مانعی نیست که در فصول اذان، شهادت به عصمت این بانوی مکرمه دهند و بگویند: اَشهدُ أَنَّ فاطمه بنت رسول الله، عصمه الکبری
 
 
 
 
 
منابع :
 
قرآن مجید
 
نهج البلاغه ( فیض الاسلام(
 
ولایت فقیه،مصباح یزدی ، محمد تقی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،1389،ص 14
 
حائری ،جلال الدین، مبانی تشیع،انتشارات خاقانی، 1379، ص456
 
امام خمینی ، روح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، ترجمه ی سید احمد فهری، انتشارات پیام آزادی ، 1360، ص178
 
جمعی از نویسندگان، شهادت مادرم افسانه نیست،انتشارات عطر یاس،1387، صص 94و32
 
شهیدی ، سید جعفر،زندگانی حضرت فاطمه زهراء(س) ،انتشارات دفتر فرهنگ اسلامی، 1366 ص 128
 
طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، انتشارات دفتر تیلیغات قم ، 1362، ص 119
 
حسن زاده آملی ، حسن، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم ابن عربی،سازمان چاپ و انتشاراتوزارت فرهنگ ،1385، ص669
 
بیومی مهران، محمد،السیده فاطمه الزهراءعلیها السلام، سفیر اصفهان ، 1418 ق
 
صدری،فرخ، تاریخ انیاء و تاریخ چهارده معصوم(ع)،انتشارات نقش نگین، 1386
 
مواضع سياسى فاطمه زهرا (س) در دفاع از ولایت، سيد عبدالهادى رضوی، اختصاصي راسخون