قوه غضب، بزرگترین موهبت الهی

شناسه نوشته : 21013

1396/02/02

تعداد بازدید : 465

خداوند حكيم، هيجان خشم، اين نيروى غريزى را براى حفاظت انسان از خود در برابر خطرات و تهديدها قرار داده تا از حيات و بقاى ما محافظت نمايد، از سوى ديگر، براى ابراز آن بشر را محدود به شرايط و حد و حدود و قوانين خاص كرده است.

در اسلام نيز خشونت و پرخاشگرى از ابعاد و جنبه هاى مختلفى مورد توجه قرار گرفته و درباره آثار و شيوه هاى مهار آن سخن به ميان آمده است. البته لازم است بر اين نكته تأكيد شود كه اسلام وجود خشم و غضب در انسان را به رسميت مى شناسد و درصدد انكار و سركوب آن برنمى آيد. از نظر اسلام، اصل اين غريزه در انسان ضرورى است و بدون آن انسان در مقام دفاع از موجوديت و متعلقات و منافع خويش برنيامده و در مقابل خطرها خلع سلاح مى شود و در معرض نابودى قرار مى گيرد (ر.ك: بقره: 152).

ازآنجاكه اين رفتار داراى آثار و پيامدهاى گسترده و مهمى در زندگى و سرنوشت انسان هاست و از آن مهم تر در ارتباط كامل با سعادت اخروى و جنبه هاى مربوط به كمال انسانى قرار دارد، مديريت خشم و نحوه كنترل آن اهميت ويژه اى يافته است (آذربايجانى و همكاران، 1382، 302). اگر افراد نتوانند خشم خود را كنترل كنند، با مشكلات روحى و روانى بسيارى مواجه مى شوند.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: از محبوب ترين راه ها به سوى خداوند ـ عزوجل ـ دو جرعه (نوشيدن) است: جرعه خشمى كه با بردبارى آن را رد كنى و جرعه مصيبتى كه با صبر آن را برگردانى (كلينى، 1365، باب كظم الغيظ، ح 9).

 

افراط و تفریط در قوه غضب

به طور كلى، قوه غضب اگر به افراط گرايد تهور، اگر به تفريط روى آورد جبن و اگر در حد اعتدال باشد شجاعت نام دارد (شفيعى مازندرانى، 1372، ص278).

 

ـ حد افراط: انسان به اندازه اى خشمگين شود كه از فرمان عقل و دين خارج شود و اختيارش سلب گردد.

 

ـ حد تفريط: اگر انسان قوه انتقام نداشته باشد يا اينكه در او چنين قوه اى كم باشد، نسبت به خودش، ناموسش و ديگران بى تفاوت و بى غيرت مى شود (فيض كاشانى، 1365، ص 162).

 

ـ حد اعتدال: وظيفه انسان در حالت عصبانيت اين است كه قدرت و صولت غضب را بشكند و آن را تضعيف نمايد تا از بروز آثار بد آن جلوگيرى كند. بدين صورت كه جايى كه غضب لازم است، بروز دهد و جايى كه حلم لازم است انسان بتواند بردبار باشد. آنچه مورد رضاى خداست همين است؛ يعنى غضب تحت سيطره عقل انسان باشد (شبر، 1377، ص 249). خداوند متعال در صفات مؤمنان مى فرمايد: مؤمنان بر كافران سختگير و با خود مهربان هستند (فتح: 29). اين نيرو و خشم در راه خدا و در برابر كافران صورت مى گيرد كه مقدس، مثبت و پسنديده است.

 

خشم ناپسند

اما خشم ناپسند، همان خشمى است كه منشأ بسيارى از شرارت ها و حوادث تلخ، خشونت ها و درگيرى ها در جامعه مى شود و فرد با آن خود و ديگران را به مشكلات بسيار جسمى و روحى مبتلا مى كند و موجب خسارات فراوان مى گردد. اسلام اين نوع خشم را نكوهش كرده و انسان بايد همواره در كنترل آن بكوشد. اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده اند: خشم شر است، اگر از آن فرمان برى ويران مى كند (محمدى رى شهرى، 1385، ج 9، ص 4329). همچنين مى فرمايد: آغاز خشم ديوانگى و پايانش پشيمانى است (نورى، 1408ق، ج 12، ص 13).

 

پیشوای هفتم، کوهی از بردباری و گذشت بود و لقب کاظم برای آن حضرت حاکی از این خلق نیکو و نشانه شهرت ایشان به فرو خوردن خشم و حلم است. بسیار اتفاق می افتاد که آن گرامی، پاسخ بدی ها و ناسزاها را با نیکی و احسان می داد.

 

امام کاظم علیه السلام نه تنها در برخورداری از این صفت، بی نظیر و سرمشق دیگران بود، بلکه به لحاظ ارجمندی و اهمیت آن، تخلّق به آن را به بستگان و فرزندانش سفارش می کرد. گفته شده است: روزی موسی بن جعفر علیه السلام همه فرزندانش را گرد آورد و به آنان فرمود: فرزندان من! سفارشی برای شما دارم که اگر آن را مراعات کنید، سودمند خواهید شد. اگر کسی نزد شما آمد و در گوش راستتان چیزی که ناخوشایند شما بود، گفت، سپس از ناحیه گوش چپتان عذرخواهی کرد، عذر او را بپذیرید.

 

مقابله با خشم و پرخاشگرى و راه هاى كنترل آن در منظر اسلام

مطالعه منابع اسلامى در مورد شيوه هاى مهار خشم نشان مى دهد كه 1400 سال پيش، اسلام راهبردهاى مقابله اى بسيار مناسبى را در اختيار انسان گذاشته است و همه آنها را تحت عنوان كظم غيظ مطرح مى نمايد. در منابع متعدد بر آن تأكيد نموده است. ائمه اطهارو پيشوايان دينى ما همواره در سيره عملى خود آن را نشان داده اند. مى توان راهبردهاى پيشنهادى اسلام براى كظم غيظ را در سه شيوه كلى دسته بندى كرد:

                                           

شيوه هاى شناختى

منابع اسلامى برخى شناخت ها و نگرش ها در مورد خشم و غضب و آثار مثبت و منفى مهار و عدم مهار آن را در اختيار انسان مى گذارند [رواياتى مانند: خشم كليد هر بدى است (مجلسى، 1404ق، ج 78، ص 373)؛ خشم موجب تباهى ايمان مى شود و نوعى جنون است (همان، ج 73، ص 267ـ268)؛ خشم قلب دانا و حكيم را نابود مى كند، هركس مالك غضب خود نباشد مالك عقل خود نيست (همان، ج 17، ص 226)] و او را تشويق مى كنند قبل از شدت يافتن خشم و زائل شدن قدرت تفكر، با مراجعه به باطن خود و يادآورى پيامدهاى تلخ طغيان خشم و عبرت گرفتن از آنها و يادآورى نكات مثبت فروخوردن خشم، موجب آرامش روحى و روانى خود شوند. در اسلام پيش از هر توصيه و تشويقى، سعى مى شود افراد طورى تربيت شوند كه بتوانند درك كنند، هر امر و تشويقى در جهت حفظ منافع آنهاست و اگر انجام عملى هم نهى شده حتما در آن زيان و خسارتى براى انسان وجود دارد (ر.ك: مائده: 6). با چنين تربيتى درواقع، افراد از درون آمادگى پذيرش اين اوامر و نواهى را پيدا كرده و مبناى صدور آنها را درمى يابند. بر اين اساس، پايبندى به اين اوامر و نواهى براى آنان آسان شده و با شناخت و در نظر گرفتن پيامدهاى منفى پرخاشگرى از آن اجتناب مى كنند (آذربايجانى و همكاران، 1382، ص 233).

 

از سوى ديگر، توجه به فضايل و ثواب هايى كه براى فرو بردن خشم بيان شده اند [مانند كاظِمُ الغَيظِ كَضارِبُ السَّيفِ فِى وَجهِ عَدُوِّهِ مَلَأَ اللهُ قَلبَهُ رِضا (طبرسى، 1372، ج 2، ص 82)؛ فروبرنده خشم مانند مجاهدى مى باشد كه به صورت دشمنش شمشير مى زند و قلبش مملو از آرامش الهى مى گردد. ]عامل انگيزشى بسيار مؤثرى براى اجتناب از خشم و فرو بردن آن خواهد بود. همچنين اسلام به انسان سفارش مى كند منشأ خشم را شناسايى كرده و از بزرگ نمايى و تصرف وهم و خيال در آن ممانعت ورزد. براى نمونه، اگر خشم ريشه در خودپسندى و دنياطلبى دارد به ياد آورد كه رفتار غضب آلود، شخصيت و دنياى او را تباه خواهد ساخت. در مواردى هم كه خشم جايز است، بهتر است خشم الهى را يادآورى كند تا مانع خروج از مدار حق گردد و با فرونشاندن خشم خود، از خشم خداى سبحان در امان بماند (نورى، 1408ق، ج 18، ص 32). توجه باطنى به چنين توصيه هايى و تعمق در آنها، حرارت خشم را كاهش داده، مانع نفوذ حزن و كينه در قلب انسان مؤمن خواهد شد.

 

شيوه هاى عاطفى

شيوه هاى عاطفى عبارتند از: تهييج عاطفى و تحريك هيجانى افراد به ترك پرخاشگرى، اين كار، از طريق نهى آنان از خشم و رفتارهاى خشونت بار و توصيه به امورى كه در جهت مخالف و ضدپرخاشگرى هستند، مثل شكيبايى و فروخوردن خشم و گفت وگو دنبال مى شود. اين تهييج عاطفى غالبا از طريق كلامى صورت مى گيرد. براى مثال، اولياى دين مى فرمايند: هركه خشمى را فرو خورد، درحالى كه مى تواند آن را اعمال كند، خداوند روز قيامت دلش را از ايمنى و ايمان پر مى كند (كلينى، 1365، ج 3، ص 171). يكى ديگر از شيوه هاى فرعى عاطفى مهار پرخاشگرى اين است كه از پيدايش يا گسترش امور و شرايطى كه موجب خشم و بروز رفتار پرخاشگرانه مى شوند، مانند فخر، لجبازى، سرزنش و مسخره كردن جلوگيرى كنيم (آذربايجانى و همكاران، 1382، ص 331).

 

نقطه مقابل خشم، رحمت و شفقت است. در تعاليم دينى و مواعظ وحيانى آمده است كه در بسيارى از موارد مى توان خشم و غضب را با مهر و رأفت از بين برد و يا از شدت آن كاست. اظهار محبت و ابراز مودت مى تواند در فرو بردن خشم و غضب بسيار مؤثر باشد و عواقب شوم خشم به واسطه بروز عواطف رفع مى گردد. امام باقر عليه السلام در بيانى محبت آميز مى فرمايد: هر فردى كه بر نزديكان خويش خشمگين شد، به سوى او برود و به او نزديك شود و او را نوازش كند؛ زيرا تماس بدنى با نزديكان سبب آرامش است (صدوق، 1362، ص 340). انسان ها همه از يك پدر و مادر و در اصل خلقت مشتركند و اگر به اين نكته توجه كنند، رحمت الهى در جان آنها متجلى شده، مانع خروش غضب مى گردد.

 

شيوه هاى رفتارى

اولياى دين، گاه به طور مستقيم و گاه غيرمستقيم، با رفتار خود چگونگى مهار خشم را به نمايش مى گذارند و با ارائه الگوى عينى و رفتارى، راه را بر هرگونه توجيه مى بندند. مهم ترين شيوه هاى رفتارى كنترل و تنظيم هيجان خشم، كه در منابع اسلامى بر آنها تأكيد شده عبارتند از:

 

الف) وضو ساختن: هنگام خشم حرارت بدن انسان بالا رفته، موجب سرعت گردش خون و كاهش قدرت تفكر در انسان مى شود. در اين مرحله، نوشيدن آب خنك يا شستن صورت با آب سرد از شدت آن كاسته، موجب پايين آمدن حرارت بدن مى شود و انسان فرصت مى يابد به عواقب ستيزه جويى و خشونت طلبى بينديشد. ازاين رو، در روايات آمده است كه هنگام غضب با آب سرد وضو گرفته و يا غسل كنيد؛ زيرا غضب از آتش است و آتش را چيزى جز آب خاموش نمى كند (مجلسى، 1404ق، ج 7، ص 272).

 

ب) تغيير مكان و حالت: تغيير و تحول فيزيكى فرد، يكى ديگر از عوامل مهار خشم و درمان غضب است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: هرگاه يكى از شما دچار خشم شد، اگر ايستاده است بنشيند و اگر نشسته است، بخوابد و اگر خشمش فرو ننشست، با آب سرد وضو بگيرد و يا بدن را شستشو دهد (كلينى، 1365، ج 2، ص 219). امام باقر عليه السلام نيز فرمودند: هرگاه شخصى خشمگين شد اگر ايستاده است، فورا بنشيند تا پليدى و وسوسه شيطان از او دور شود (كلينى، 1365، ج 2، ص 302). روايات مزبور و ساير روايات در اين باب، بيانگر امكان مهار غضب با تغيير حالات و شرايط محيط و جلوگيرى از فوران آن هستند.

 

ج) جديت در رفتار: جزع و فزع و جوش و خروش به هنگام بروز غضب تأثيرى در احقاق حق نداشته، تنها راه دستيابى به آن استحكام و جديت در رفتار است كه از خشونت و بداخلاقى به دور بوده، دافع هر تجاوزى خواهد بود. اين روش بهترين شيوه جهت مهار خشم در برابر خصم و سيره عملى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و يارانش است كه در برابر حملات نظامى و فكرى كفار با تمام قوت و بدون سستى ايستادگى مى كردند و دشمن راه نفوذى در ايشان نمى يافت. آيه مُحَمَّدٌ رَسولُ اللهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ اَشِدَّاءُ عَلَى الكُفَّارِ وَ رُحَمَاءُ بَينَهُم بيانگر همين نكته است (سيدپورآذر، 1390). نبايد جديت را با خشونت مساوى تلقى كرد و براى مقابله با مفاسد فرهنگى، كه نياز به جديت دارد، با خشونت برخورد كرد. براى مقابله با ناهنجارى هاى اجتماعى، ابراز خشونت و تندى در گفتار و رفتار، به ترويج ناهنجارى ها مى افزايد. ازاين رو، پرهيز از چنين رفتارى در برابر ناهنجارى ها بايسته و استحكام براى درمان آنها ضرورى است. اگر انسان هدفش خداگونه باشد و در رفتارهايش در اين راه جديت داشته باشد قادر خواهد بود جلوى خشم خود را بگيرد .