ای علی اکبر (ع):
تاريخ، تو را مانندترين جوان به اشرف مخلوقات ميداند و به خلق و خوي احمدي، نزديكترين. و آنگاه كه صحيفه عاشورا ورق ميخورد، و آخرين گفتوگوي تو با پدر مرور ميشود، تنها تو را مييابيم كه آتش اشتياق پدر به ديدار رسول خدا (ص) را در آن سالهاي جانگداز فراق پيامبر، فرو مينشاندي. و همين افتخار، تو را بس كه پدر، تنها تو را شبيهترين مردم به پيامبر (ص) دانست، و فقط ديدار جمال تو را مايه فرونشاندن عطش اشتياق خويش به ديدار جدش حضرت رسول (ص) ، معرفي كرد؛ و اين است اعتراف پدر به بزرگيِ پسر جوان: «غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً و خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسولِكَ (ص) و كُنّا اِذَا اشْتَقْنا الي نَبيّكَ نَظَرْنا اِلَيْه؛ جواني است كه از لحاظ اندام و اخلاق و گفتار، از همه مردم به رسول تو شبيهتر است و هر گاه ما مشتاق ديدار پيامبر (ص) ميشديم به او مينگريستيم».
علياكبر، الگويي كامل براي جوانان
علياكبر (ع) «ناز» جواني را با «نياز» به پروردگار همراه كرد و بدينگونه صورت زيبا را با سيرت دلربا در آميخت. او خداوندگار ادب بود، و شور و طراوت جواني، هرگز وي را از دايره ادب، به ويژه در برابر پدر، خارج نكرد.
اين آموزگار جوان، رمز مانايي و جاودانگي را به جوانان آموخت: حق محوري، ادب و فروتني. ادبش در برابر پدر، تنها به دليل روابط عاطفي نبود؛ بلكه پدر را امام و مقتداي خويش ميدانست. پدر نيز فقط بدان سبب كه علي فرزند او بود، بدو عشق نميورزيد؛ بلكه او را جواني نجيب، پاكدامن و پرهيزكار ميديد و ازاينرو، او را گرامي ميداشت.
شجاعت علياكبر (ع)
جوان شجاع را همگان ميستايند و هيچ كس جوان ترسو را جواني برازنده نميداند. شجاعت، يكي از مؤلفههاي اصلي شخصيت هر جواني است كه اوج اين فضيلت را در شخصيت والاي علياكبر (ع) ميبينيم.
آن حضرت، نمونه آشكار جواني شجاع بوده است. پرورش در خانداني كه همه در شجاعت، شهره بودند، از او جواني بيباك و شجاع در برابر دشمن ساخته بود. رجزخواني استوار حضرت علياكبر (ع) در برابر دشمنانش در روز عاشورا، دورنمايي از شجاعت اين جوان بيباك را به تصوير ميكشد:
«من علي بن حسين بن علي هستم. سوگند به خانه خدا كه ما سزاوارتريم به پيامبر اكرم (ص)
سوگند به خدا كه نبايد در مورد ما آن مرد نابكار (ابن زياد) حكم كند. من آنقدر با نيزه بر شما دشمنان ميكوبم كه نيزه خم شود.آنقدر با شمشير بر شما خواهم زد كه شمشير، تاب بردارد و درهم پيچد؛ ضربه زدني از جوان هاشمينسبِ علوي تبار. جنگ است كه به راستي، حقايق باطن آدميان را آشكار ميسازد و صدق و راستي آنها را در ادعاي خويش ظاهر ميگرداند و سوگند به خدا كه پروردگار عرش است، ما به شما پشت نخواهيم كرد، و سپاهيان شما را رها نميسازيم، تا آن هنگام كه خودتان شمشيرهاي تيز را در غلافها برگردانيد.
حُسن خلق
حضرت علی اکبر همانند جدش رسول الله خوش اخلاق بود: حسن خلق كه به معنای رفتاری آميخته با نرمش، گشاده رویی و کلامی پاكيزه و محبّت آميز است، از مهمترین صفات پیامبران و به خصوص پیامبر خاتم است، و این صفات زیبا و نیکو در حضرت علی اکبر «علیهالسلام» نیز وجود داشته است.
از آنجایی كه اخلاق خوب در ایجاد روابط تاثیرگذار است و از آنجایی كه حضرت علی اكبر (ع) خلقیاتش شبیه پیامبر بود، به قدری نسبت به افراد محبت داشتند كه همه عاشق و شیفتهاش میشدند.
بصیرت و امام شناسی علی اکبر (ع)
حضرت علی اکبر(علیه السلام) در سخت ترین شرایط امام و ولی خود را تنها نگذاشت.
ایشان از نظر منطق و سخن چنان رسا و زیبا سخن میگفت كه در دلها سحر ایجاد میشد و در امامشناسی و ولایتمداری از امام زمان خویش در ردیف اول قرار داشت.
علی اکبر(ع) در زمان شهادت به نقل از برخی روایات 18 و بنا بر برخی دیگر از اقوال 27 سال داشت. در «زيارت ناحيه مقدّسه» ، خطاب به او آمده است : سلام بر تو ، اى نخستين كُشته از تبار بهترين بازمانده از نسلِ ابراهيم خليل ! درود خدا بر تو و بر پدرت ، آنگاه كه در باره ات فرمود : «خدا ، بكُشد آن گروهى را كه تو را كُشت . پسرم ! چه جرئتى بر خداى مهربان كردند . و چه جسارتى در هتكِ حرمت پيامبر ! پس از تو ، خاك بر سرِ دنيا!».