ای دل، شتاب کن تا خود را به کربلا برسانیم

شناسه نوشته : 23055

1396/08/13

تعداد بازدید : 788

روایت بخشی از وصیت نامه برخی از شهدای مدافع حرم

ای دل، شتاب کن تا خود را به کربلا برسانیم!

می گویی: مگر سر امام را بر نیزه ندیده ای و مگر بوی خون را نمی شنوی؟ کار از کار گذشته است. قرن هاست که کار از کار گذشته است...

اما ای دل، نیک بنگر که زبان رمز، چه رازی را با تو باز می گوید: «کُل اَرضٍ کربلا وَ کُل یَومٍ عاشورا». یعنی اگر چه قبله در کعبه است، اما «فَاینَما تُولُّوا فَثَمَّ وَجهُ الله». یعنی هر جا که پیکره صد پاره تو بر خاک افتد، آنجا کربلاست؛ نه به اعتبار لفظ و استعاره، که در حقیقت. و هر گاه که عَلَم قیام تو بلند شود عاشوراست؛ باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره. و اگر آن قاله را قافه عشق خواندیم در سفر تاریخ، یعنی همین.

«لِیَرغَب المومنُ فی لِقاءِ رَبِّه..»؛ عجب رازی در این رمز نهفته است! کربلا آمیزه کرب است و بلا... و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است. و آن تشنگی که کربلاییان کشیده اند، تشنگی راز است. و اگر کربلائیان تا اوج آن تشنگی - که میدانی – نرسند، چگونه جانشان سرچشمه رحیق مختوم بهشت شود؟! خراباتیانش این مستانند که اینچنین بی سر و دست و پا افتاده اند. آن شراب طهور را که شنیده ای، تنها تشنگان راز را می نوشانند و ساقی اش حسین است؛ حسین از دست یار می نوشد و ما از دست حسین.

 

بخشی از وصیت نامه برخی از شهدای مدافع حرم:

وصیت نامه شهید مهدی طهماسبی

رهبری در این زمان بسیار مظلوم هستند و خیلی از کسانی که روزگاری در کنار امام راحل بودند (البته به ظاهر) الان رهبری را تنها گذاشته اند و نظرات گستاخانه خودشان را در مقابل نظرات صریح رهبری بیان می کنند. این ها سعی می کنند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند. زهی خیال باطل .خداوند بهتر می داند که رسالتش را کجا قرار دهد.  

لذا عاجزانه از همه ی خانواده ام به طور خاص و همه ی دوستان و همه ی کسانی که صدای من به گوششان می رسد این است که در خط و مسیر ولایت مطلقه ی فقیه باشید تا این انقلاب آسیبی نبیند.

حضرت آقا در طی سفرشان در سال ۸۹  در دیدار با طلاب فرمودند که دشمنان انقلاب فهمیده اند که آنتی تز انقلاب در درون حوزه ی های علمیه است. این را خودشان را هم نفهمیدند و برخی داخلی ها به آنها فهمانده اند. و بارها و بارها نیز مسئله "نفوذ" را بیان کرده اند.

لذا از همه ی دوستان، اقوام، همکاران ، خانواده و همه ی ملت ایران  و همه ی ملت های آزادی خواه جهان عاجزانه تقاضا دارم با بصیرت کامل قدم جای پای رهبری بگذارند و به عناوین اعتباری دیگرنظیر سردار، آیت الله ، مرجع تقلید و غیره ... که خدایی نکرده در این مسیر نیستند توجهی نکنند.

همه ی ما مسئولیم و خداوند نیز هیچ قوم و خویشی با ما ندارد و اگر خدای نکرده این انقلاب توسط نا آگاهان و کج فهمان ضربه بخورد این اسلام عزیز تا سال ها نمی تواند قد علم کند و یقینا مهم ترین سوالی که در قیامت از ما خواهند پرسید همین نعمت خواهد بود.

زیاد شنیده ام که می گویند ۲ تا بچه داری چرا می خواهی بروی؟

طوری می گویند به خاطر بچه هایت نرو که انگار من معنی زن و  بچه را نمی فهمم و بویی از عشق نبرده ام یا دلم از سنگ است!

در این فاصله دو ماه و نیم از پایان سفر اول به سوریه تا این سفر سعی کردم بعضی از اعمالی که بنظرم مانع لطف ونظر خاص خدای متعال و حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) و رسیدن به مقام شهادت باشد را جبران کرده و در جهت رضای حضرت حق بیشتر بکوشیم.

هدف اصلی این نبرد برای من اول پیروزی دوم پیروزی ُسوم پیروزی و چهارم شهادت در راه خداست که در حقیقت پیروزی نهایی در هدف چهارم است.

به فرموده ی خدای متعال چه کشته شویم و چه بکشیم پیروزیم و این بزرگ ترین لطف حق است که ما در همه ی حال پیروزیم و شکست برای ما بی معنی است. مواظب باشید با حرکات و رفتارتان دشمن شاد نشویم.

زیرا دشمن  اصلی ما یعنی صیهونیسم جهانی آل سعود (آل یهود)  به این مراسمات توجه دارند و با حزن ما شادی می کنند. همه ی ما را به صبر سفارش می کنم. ان شالله صبح ظهور نزدیک است.

 

خواب دیدم،  خواب کربلا را

حضرت از ضریح مبارک بیرون آمد و فرمودند تو هم مال این دنیا نیستی

خودت را صاف کن،اعمالت را صاف کن بیا پیش ما

 

اگر به زیارت کربلا رفتید سلام مرا به آقا برسانید و بگویید ارباب غریبم دلم برایتان تنگ شده بود ولی دیدم پاسبانی از حریم خواهر و دخترتان بر من واجب تر است

راستی به جای من سفر مشهد بروید که خیلی دلم تنگ است...

 

قسمتی از وصیت نامه شهید مدافع علی امرایی

 

خدای من، تو از دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است.

آیا می توانم چشمانم را به روی این همه جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم.

خدای من دیگران شاید فکر کنند من شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه! ای معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می خواهم اگر جان بی ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می کند، نوکری و خادمی و خدمتگذاری به سالار شهیدان، ابا عبدلله الحسین (ع) می باشد... 

 

 گزیده ای از  وصیت نامه شهید حسن غفاری

  

اینجانب محمد هادی ذوالفقاری...

امام زمان را تنها نگذارید

آن‌ها اهل شیطان هستند و ما هم شیطانی. دین خودتان را حفظ کنید چون اگر امام زمان بیاید احتمال دارد روبه‌روی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم. امام زمان را تنها نگذارید من که عمرم رفت و وقت از دست دادم تا به خودم آمدم دیدم که خیلی گناه کردم و پل‌های پشت سرم را شکانده‌ام و راه برگشت ندارم. بچه‌های ایران و عراق من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام داده‌ام و یکی از دلایلی که آمدم نجف به خاطر همین بود که پیشرفت کنم نجف شهری است که مثل تصفیه‌کُن است که گناه‌ها را به سرعت از آدم می‌گیرد و جای گناهان ثواب می‌دهد این مولای ما خیلی مهربان است.

در جهاد مدافعان حرم شرکت کنید/مدافعان حرم با اسم حضرت زهرا کار تکفیری‌ها را تمام کنند

همچنین می‌خواهم که مردم عراق از ناموس و وطن خودشان و مخصوصا حرم‌ها دفاع کنند و اجازه به این ظالمان ندهند و مردم عراق مخصوصا طلاب نجف در این جهاد شرکت کنند چون دیدم که مدافع هست لکن کم است باید زیاد شود و مطمئنم که این‌ها(ظالمین) کم هستند و فقط با یک هجوم (جهاد) با اسم حضرت زهرا(س) می‌شود کار این مفسدها را تمام کرد و منتظر ظهور شویم و بهتر است که دست به دست همدیگر دهید و این غده سرطانی را از بین ببرید. برای من خیلی دعا کنید چون خیلی گناه کارم و از همه حلالیت بگیرید.

دنیا رنگ گناه دارد؛ دیگر نمی‌توانم زنده بمانم..