مدرسه علمیه الغدیر تهران

بصیرت شرط لازم نجات

شناسه خبر : 36345

1395/10/07

تعداد بازدید : 725

بصیرت شرط لازم نجات
جامعه ای که در آن بصیرت نباشد گرفتار خطرات جدی خواهد شد.

نبود بصیرت را زمینه ساز  گرفتار شدن در شبهات، نادانی ها و کج فهمی ها است.

 

آنان که بصیرت ندارند؛ در فضایی غبارآلود حرکت و عمل می کنند و به همین علت چه بسا به دشمن کمک کنند و دوست را هدف حمله قرار دهند.

 

بصیرت و روشن بینی به معنای شناخت زمان و اولویت ها، شناخت دوست و دشمن و شناخت ابزار مقابله با دشمن است؛ اگر بصیرت نباشد، خطر بیشتر است و به افراد بی بصیرت هیچ اطمینانی نیست.

 

اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه ی جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه خوانی بلد نباشید، اگر قطب نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید میبینید در محاصره ی دشمن قرار گرفته اید؛ راه را عوضی آمده اید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطب نما همان بصیرت است. بصیرت یعنی اینکه بدانید چه میخواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید.

 

هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید، نگذارید دشمنان از بیبصیرتی ما استفاده کنند؛ دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت.

 

این است که بصیرت میشود اولین وظیفه ی ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود.

 

بارها من عرض کرده ام اینهایی که بصیرت ندارند - مثل این بیچاره هایی که در فتنه گرفتار شدند - مثل کسانی اند که در تاریکی شب، در مه غلیظ، در غبار میخواهند مخالفی را، دشمنی را بزنند؛ خب نمیداند دشمن کجا است؛ یکی از اوّلین شرایط جنگهای نظامی، اطّلاعات است؛ بروید اطّلاع کسب کنید و ببینید دشمن کجا است. اگر بدون اطّلاع رفتید، شما ممکن است جایی را بزنید که دوست آنجا است؛ کسی را بزنید که با شما دشمن نیست و به دشمن کمک کنید؛ گاهی این جوری میشود. اگر بصیرت نبود، میشود این؛ که فرمود: العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس؛(۸) شبهات و نادانی ها و نفهمی ها به کسی که عالم به زمان خود است، هجوم نمی آورند؛ میفهمد چه کار باید بکند. اگر این نبود، مشکل به وجود خواهد آمد، حتّی اگر آن احساس مسئولیّت هم باشد.

 

بصیرت که نبود، هرچه که مسئولیّت و انگیزه بیشتر باشد، احساس بیشتر باشد، خطر بیشتر است؛ اطمینانی دیگر نیست به این آدم بی بصیرت و بدون روشن بینی که دوست را نمی شناسد، دشمن را نمی شناسد و نمیفهمد کجا باید این احساس را، این نیرو را، این انگیزه را خرج کند. این پس شد رکن دوّم که بسیار بسیار لازم است. اگر این رکن دوّم نباشد، امر به معروفش هم اشتباهی درمی آید، جهادش هم اشتباهی درمی آید، امرِ مورد اهتمامش هم دچار خطا میشود، و به کج راهه می افتد.

 

ایجاد اختلاف، ایجاد بیایمانی، ایجاد مشکلات برای مردم، عمیق کردن فاصله ی طبقاتی، ترویج فساد، بدبین کردن مردم به مسؤولان، و دستگاه های ضابط و انضباط بخش را از حیثیت انداختن - مثل از حیثیت انداختن قوه ی قضاییه، از حیثیت انداختن شورای نگهبان، از حیثیت انداختن مجلس، از حیثیت انداختن دستگاه های گوناگون - همه جزو اجزاء اینهاست. بعضیها به این بخش کمک میکنند، بدون این که به ارتباط این بخش با دیگران توجه کنند؛ این بر اثر عدم بصیرت است.

 

عزیزان من! تمام مشکلاتی که برای افراد یا اجتماعات بشر پیش می آید، بر اثر یکی از این دو است: یا عدم بصیرت، یا عدم صبر. یا دچار غفلت میشوند، واقعیتها را تشخیص نمیدهند، حقایقها را نمیفهمند، یا با وجود فهمیدن واقعیّات، از ایستادگی خسته میشوند. لذاست که به خاطر یکی از این دو، یا هر دو، تاریخ بشر پُر از محنتهای بزرگ ملتهاست؛ پُر از غلبه ی زورگویان عالم بر ملتهای ضعیف النّفس و غافل است. دهها سال - گاهی صدها سال - یک ملت مقهور سیاست یک جهانخوار و یک قدرت بزرگ بوده است. چرا؟ مگر اینها انسان نبوده اند؟ بله، انسان بوده اند؛ لیکن یا بصیرت نداشته اند، یا اگر بصیرت داشته اند، در راه آن آگاهی خود، فاقد صبر لازم را بوده اند؛ یعنی یا بیداری نداشته اند، یا پایداری نداشته اند.

 

بیانات مقام معظم رهبری:

 

-          ۱۳۷۷/۰۸/۱۲  بیانات در دیدار جمعی از دانش آموزان و دانشجویان

 

-          ۱۳۸۴/۰۳/۰۸ بیانات در دیدار نمایندگان مجلس

 

-          ۱۳۸۸/۰۷/۱۵ بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر

 

-          ۱۳۹۳/۰۹/۰۶  بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین

 

-          ۱۳۹۳/۰۹/۰۶   دیدار مجمع عالی بسیج مستضعفین با رهبر انقلاب