کد مطلب: 41285 تعداد بازدید: ۷۲۴

مدرسه علمیه الغدیر

در تضاد با خط قرمزهای ولایت فقیه

شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۶:۴۰

 

سلام علیکم

 

این متن را به عنوان یک عبرت بخوانید

شیعیان؛ دقت کنید تاریخ ،تکرار می شود.

 

      بارها گفته ایم

 

بدانیم ویقین کنیم کدام طرفیم.

فراموش نکنیم که گفته ایم : 

  

 

مطالبی که به صورت کاملا مستند تو رسانه ها مخصوصا رسانه ملی پخش شده است .

 

خودتون قضاوت کنید .

 

                                                                    

امام خامنه ای : به مذاکرات بد بینم.

حسن روحانی : به مذاکرات خوش بینم

امام خامنه ای: علوم انسانی باید اسلامی شود.

حسن روحانی :کی باید علوم اسلامی شود؟

امام خامنه ای: باید نهی از منکر کرد

حسن روحانی : مردم نیاز به ارشاد ندارند

امام خامنه ای: نگذارید با مطالب ناصحیح دین مردم را لجن مال کنند

حسن روحانی : باید سانسور وممیزی را برداریم ، مردم خودشان می فهمند.

امام خامنه ای: گاهی شنیده می شود کسانی گوشه وکنار می گویند :آقا مگر ما موظفیم مردم را به بهشت برسانیم ،خوب بله: فرق حاکم اسلامی با حکام دیگر در همین است این وظیفه ماست.

حسن روحانی : بگذارید مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند نمی توان با زور وشلاق مردم را به  بهشت برد .دوران پیامهای یکطرفه به سر آمده .دوران رساندن پیام از طریق بلند گوهای یکطرفه ، منبرهای یکطرفه وسنتی به سر آمده .

امام خامنه ای : کسانیکه برای تئوریزه کردن سازش، تسلیم واطاعت مقابل زورگویان نظام را به جنگ طلبی متهم می کنند ، خیانت می کنند.و دروغ می گویند.نظام اسلامی ؛نظام انسانی ،نظام شرف وسلامت وتکریم بشر است.

حسن روحانی : ما نباید بر روی دنیا پنجه بکشیم ودائما سر جنگ داشته باشیم ،عده ای حیات سیاسی شان در درگیریها وآشوبهاست.

امام خامنه ای: ما نباید از لفظ جامعه جهانی برای چند دولت مستکبر وزور گو استفاده کنیم بنده مخالفم اینها را جامعه جهانی بدانیم .

حسن روحانی : ما باید با جامعه جهانی (5+1) تعامل ومذاکره کنیم .

 

معلم تاریخمان می گفت : امیر المومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ، در دقیقه 90 برخی شعار تعامل واعتدال سر دادندواصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگر خوار است . علی(ع) را به پای میز مذاکره کشاندند وجنگ برده اش را نا تمام گذاشتند   .

هرچه علی (ع) گفت مذاکره خدعه دشمن است .اینها می خواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ....کسی گوش نکرد.

تازه حاضر نشدند ابن عباس ویا حتی مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند ؛گفتند مالک جنگ طلب ، خشن وغیر منعطف است.

بالاخره پایشان رادر یک کفش کردند که حتما باید ابو موسی اشعری    برای مذاکره برود....

علی (ع) فرمود : من به ابوموسی مطمئن نیستم   آنها گفتند شما بدبینی ابوموسی خوب وانقلابی است  .

علی (ع) فرمود من به نتیجه این مذاکرات خوش بین نیستم معاویه حیله گر است شما به هدفی که از این مذاکرات دارید نمی رسید.

گفتند در مذاکرات خوشبینی وبد بینی معنا ندارد     .

علی علیه السلام ؛ باشد مذاکره کنید.این هم تجربه ای می شود برای مردم ....که بفهمند به ترسوها وآنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد....

مذاکره ابوموسی وعمرو عاص شروع شد تا مدتها متن مذاکره محرمانه بود .علی ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی .او شیطان بزرگ است .

ابوموسی ابرو در هم کشید وبه مالک گفت که شما توهم توطئه دارید  .عمرو عاص مودب وبا هوش است  . اگر او به من قول دهد به او اعتماد می کنم .

روز اعلام نتیجه مذاکرات فرارسید.

در مذاکرات محرمانه البته به طور شفافی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان حضرت علی (ع)  ومعاویه را عزل کنند و اورا به رای عمومی بگذارند.

در مسجد عمرو عاص ابتدا به ابوموسی تعارف زد وگفت تو بزرگ مایی    ،او موسی خندید وبالای منبر رفت وگفت :

چنانکه این انگشتر را ازدست درمی آورم علی (ع) را از خلافت عزل می کنم     بعد پایین آمد وبا لبخند به عمرو عاص بفرما زد .

عمرو عاص بالارفت وگفت چنانچه دوباره این انگشتر را بدست می کنم معاویه را منصوب مینمایم     .

ابو موسی خشکش زده بود  ...اما.فایده ای نداشت .

 

امام علی علیه السلام از همان ابتدا خوش بین نبود چون دشمن شناس بود ....

این چنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد....

 

باشد که از تاریخ درس بگیریم .