مدرسه علمیه الغدیر

مفهوم حقیقی «عید» از دیدگاه اسلام

شناسه خبر : 44855

1396/04/03

تعداد بازدید : 747

مفهوم حقیقی «عید» از دیدگاه اسلام
عید یعنی، رجوه به اصل خویشتن خویش، یعنی بازگشتی که در آن نوعی شادی باشد..

معناي عيد معلوم است از عود است، يعني برگشتن، نو كردن، نو به نوكردن. سال عوض مي شود خوب، در كتاب لغت مي گويد كه عيد ما(يعاد مرةً بعد اخري يستعمل في كل يومٍ فيه مسرة) سالگرد برگشتن روزي كه شادي هم در آن باشد.

جمعه، فطر، اضحی و غدیر خم مهمترین روزهایی هستند که از آنها در روایات اسلامی با عنوان ( عید ) یاد شده است و هر یک از این روزها اعمال و آداب و مراسم مشترک یا خاص خود را دارند.مهمترین اعمال وآداب مشترک این اعیاد عبارتند از : غسل کردن و حمام کردن، پوشیدن جامه نیکو، استعمال بوی خوش، خواندن نماز و ادعیه، ضمن آنکه هر یک از آنها اعمال ویژه خود را نیز دارند. نکته جالب توجه در این اعمال و آداب و ادعیه آن است که غالبا” به نزول فرشتگان و ارواح وارستگان و فرود آمدن برکات آسمانی اشاره می شود. چنانگه تلاوت سوره قدر، به منظور اشاره به قدر و شرف و عظمت این اعیاد، و تاکید بر نزول فرشتگان و ( روح ) از آسمان مانند آن ، نوعا” در نمازهای ویژه این اعیاد مطرح است.

در شب جمعه و ملائکه از آسمان به زیر می آیند با قلم های طلا و صحیفه های نقره، و در پسین پنجشنبه و شب جمعه و روز جمعه تا غروب آفتاب جز صلوات بر محمد ( ص ) و آل او چیز دیگری نمی نویسند.شب عید اضحی ( قربان ) از لیالی متبرکه است و یکی از آن چهار شبی است که نگاه داشتن احیا در آن شب توصیه شده است چرا که درهای آسمان در این شب باز است.

در روایات آمده است که فضیلت شب عید فطر کمتر از شب قدر، شب نزول قرآن ، ملائکه و روح نیست.عید غدیر خم نیز از عظیم ترین اعیاد است و نامش در آسمان روز عهد معهود است و آن روزی است که حضرت رسول ( ص ) امیرالمومنین ( ع ) را به خلافت خود برگزید احسان و انفاق در این روز ، چون شب قدر، اجری چندین برابر روزهای دیگر دارد. گفتنی است که در بعضی از ادعیه مربوط به این اعیاد وسعت رزق از خداوند متعال که خیرالرازقین است در خواست می شود.

هر وقت انسان مسئولیتی داشت و از عهده آن مسئولیت به در آمد و کامیاب شد، عود به مبدأ پیدا کرد رجوع به اصل خویشتنِ خویش کرد آن می شود عید چون عود کرده به اصل، رجوع کرده به اصل، عود است این می شود عید.

ما در سال دو بار آن رجوع اصلی را داریم یکی ماه مبارک رمضان است به ما گفتند؛ روزها روزه بگیرید شب ها به آن عبادت بپردازید اگر یک ماه به وظیفه انسانی مان آشنا شدیم و عمل کردیم و به آن اصل بازگشتیم مسرورانه روز عید فطر جشن می گیریم با هم آن نماز عید را می خوانیم عید ماست. در دهم ذی الحجه بعد از اینکه حاجیان، معتمران، زائران حرم نبوی و سرزمین وحی آن وظایفشان را انجام دادند روز نهم در عرفات وقوف داشتند شب دهم روی آن شن های مشعر تا صبح «یا الله» گفتند، روز دهم آمدند و رمی جمرات کردند شیطان و نماد شیطانی را رجم کردند و قربانی کردند می شود عید. لذا وقتی که حلق کردند و از اعمال فراغت پیدا کردند، به وظیفه شان عمل کردند به آن اصل برگشتند، می شود عید.

 

انواع عید

اول: اعیاد دینى مانند عید فطر و عید قربان که مسلمانان جهان این روزها را عید مى گیرند

دوم: اعیاد مذهبى مانند عید غدیر و عید نیمه شعبان که شیعیان جشن مى گیرند

سوم: اعیاد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملت ها از چنگ استعمار

چهارم: عید طبیعى و تکوینى مانند عید نوروز که در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود

 

در اسلام روزهایى به عنوان عید اعلام شده است که مهمترین آنها عبارتند از: اول شوال (عید فطر)، دهم ذی الحجه (عید قربان)، هیجدهم ذى الحجه (عید غدیر)، بیست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام این روزها به نوعى بازگشت به خویشتن و احساس مسئولیت و به انگیزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.

عید اسلامى براى موفقیت در راه انجام وظیفه و تطهیر نفس و تصفیه جان از ناپاکی ها و تمرین صبر و استقامت و شکستن غرور و خودخواهى است.

عید از نظر على(ع): “هر روزى که در آن روز، معصیت خدا نشود و گناهى انجام نگیرد، آن روز عید خوانده می شود «کل یوم لا یعصى الله تعالى فیه فهو یوم عید» و این فرمایش امیرمومنان(ع) اشاره به این موضوع دارد که روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است.

در اسلام، اعياد به دنبال اطاعت اوامر مهم الهى قرار دارد، لذا هر روزى كه انسان در آن گناه نكند و از صبحگاهان تا آخر شب از معصيت پروردگار بپرهيزد آن روز، روز عيد او محسوب مى شود و به اين بيان، ما مى توانيم تمام ايام سال را ايام عيد خود قرار دهيم.

 

 

پی نوشت:

- بیانات آیت الله جوادی آملی

- درس هایی از قرآن؛ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

- کتاب «سیری در مفاهیم و آموزه های عید سعید قربان از منظر معظم له»

- کتاب «تفسیر نمونه – ج ۵»