از امیرالمومنین علی علیه السلام پرسیده شد: «دوستی شما با رسول خدا چگونه بود؟
فرمود: «به خدا سوگند.. او نزد ما از همه مال و ثروتمان، فرزندان، مادران و پدرانمان و از آب سرد گوارا در حال تشنگی، محبوب تر بود.»
ریشه علایق، احساسات و عواطف آدمی، در تفکرات و اعتقادات او است؛ یعنی همانگونه که فکر می کند، احساس هم می کند. پس اگر معتقد باشد که چیزی برای او سودمند است، به آن علاقه مند می شود؛ هر چند که آن چیز در واقع به ضررش باشد، و اگر چیزی را به ضرر خود بداند، احساس ناخوشایندی به آن پیدا می کند.
دوستی یا دشمنی نسبت به موضوعات دینی هم تابع برداشت و تصور فرد ازدین است. اگر برداشت او مثبت باشد، به همان اندازه نسبت به آن احساسات مثبت پیدا می کند؛ ولی اگر برداشت او از دین منفی باشد و اهداف خود را در تضاد با اهداف دین بداند، احساسات او هم منفی خواهد بود.
از همین جا اهمیت تاثیر شناخت و ایمان بر محبت مشخص می شود. زیربنای ایمان شناخت است و هر چه شناخت و معرفت و در نتیجه ایمان و اعتقاد انسان به چیزی بیشتر باشد، گرایش به آن و یا تنفر از آن هم قوی تر و محبت یا دشمنی اش افزایش خواهد یافت.
در این حکمت، شناخت و معرفت مومن از امام به حدی از اطمینان و باور قلبی تبدیل شده که هیچ حادثه تلخی حتی از سوی شخص امام نیز نمی تواند از آن بکاهد.
ولی در قضیه منافق قضیه به عکس است؛ یعنی او به سبب تصور غلط و شناخت نادرست خود، چنان احساس تنفر و دشمنی به امام و هر چه متعلق به حضرت است، خواهد داشت که هیچ چیز نمی تواند این احساس را کاهش دهد.
کتاب:
آشنایی با مفاهیم حکمتهای نهج البلاغه