رمان سه جلدی «گذر از رنجها»
طرح رمانتیک زندگی دو خواهر، به نامهای داشا و کاتیا، و عشقهای آنان، در متن دوران خارقالعادهای جریان دارد که از همان نخستین سالهای قرن بیستم تا 1917 پیوسته بر اثر جنگها و انقلابات در تلاطم است. نویسنده از وصف سن پترزبورگ آغاز میکند؛ شهری که در آن، در دل فساد و انحطاط، نطقهای غرایی در ستایش ماشینیسم و عدالت اجتماعی طنینافکن است.
بر روی ویرانههای همین فرهنگ است که رؤیای آیندهای که در آن، پیش از هر چیز، باید بسیاری چیزها را نابود کرد بنا میشود. تنها مهندس ایوان ایلیچ، که عاشق داشا است، پس از فرار از زندان آلمانیها به سنپترزبورگ بازمیگردد و سرانجام با زنی که سالهاست چشم به راه اوست ازدواج میکند. در این صحنهآرایی است که شخصیت مردی شاخص میشود که با دفاع از عشق خود با تمامی عصر خویش به پیکار برمیخیزد: « سالها سپری خواهد شد؛ جنگ و انقلاب هم سپری خواهد شد؛ آنچه دستنخورده میماند همان دل سرشار از عشق ماست.»