1.خصوصیّت درونی «دوست خوب»
از نظر درونی، به طور کلی، کسی را انتخاب کن که بعد معنوی تو را شکوفا کند. یادآور بعد معنوی تو باشد. تو را به یاد خدا بیاندازد.
از پیغمبر پرسیدند: بهترین رفیق کیست؟ آدم که میخواهد رفیق انتخاب کند که با او مصاحبت کند و رابطه تنگاتنگ داشته باشد، چه خصوصیاتی باید دارا باشد؟ «قَالَ: إِذَا ذَكَرْتَ أَعَانَكَ وَ إِذَا نَسِيتَ ذَكَرَكَ» حضرت فرمود: آن کسی که اگر به یاد خدا افتادی، تو را کمک کند و اگر خدا از یادت رفته است، تو را به یاد خدا بیاندازد.
کمک کار صالح
یک روایت دیگر از پیغمبر اکرم است که تقریباً نظیر روایت قبلی است. «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً جَعَلَ لَهُ وَزِيراً صَالِحاً» وقتی خداوند بخواهد به بندهای خیری برساند، برای او یک وزیر صالح قرار میدهد. وزیر یعنی کسی که کمککار انسان است، تقریباً همان رفیق است. «إِنْ نَسِيَ ذَكَّرَهُ وَ إِنْ ذَكَرَ أَعَانَهُ» اگر ازخدا غافل شد او را به یاد خدا میاندازد و اگر به یاد خدا افتاد او را یاری میکند.
2. خصوصیّت بیرونی «دوست خوب»
من درباره بعد بیرونی، سه تصویر میکنم تا مطلب روشن شود.
یک، زبانی؛ دوست باید از نظر بیرونی، یعنی کارها و اعمالی که میخواهم انجام بدهم، لفظاً مرا راهنمایی و کمک کند. یعنی اگر دید من دارم معصیت میکنم، من را نهی کند. اگر دارم کار خلاف میکنم، او مرا نهی کند.
دو، عملی؛ اگر دید من دارم کار خیر میکنم، مرا کمک کند که من کار خیرم را ادامه دهم. مرا تشویق کند. مرا به کار خیر امر کند. برای کار خیر مرا کمک کند. یک همچنین رفیقی انتخاب کن.
سه، رفتاری؛ من کسی را انتخاب کنم که او از نظر عمل به من روش بدهد. از نظر عملش به من کار درست کردن را یاد بدهد. لازم نیست که لفظاً به من چیزی بگوید. عملاً بیاموزد. چرا؟ چون بُرد عمل در تأثیرگذاری از بعد لفظی بالاتر و أقوی است. رفیقی انتخاب کن که کار خیر بکند، از آن طرف هم از شر پرهیز کند. به تو آموزش عملی بدهد چون این بُرداش بیشتر است، تا آنکه لفظاً بگوید.
امام علی علیه السلام میفرماید: « وَ عَدُوُّکَ مَن أغرَاکَ ؛ و دشمنت کسی است که اگر کار بد کردی، بگوید به به! چه کار خوبی کردی! دشمن تو آن است که اگر خواستی کار زشت انجام بدهی، تو را فریب بدهد و مغرورت کند..