از جاده سه شنبه شب قم شروع شد....

شناسه نوشته : 24190

1396/12/13

تعداد بازدید : 835

مجموعه اشعار

مستی نه از پیاله، نه از خُم شروع شد

از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد

 

آیینه خیره شد به من و من به آینه

آن قدر«خیره» شدکه تبسم شروع شد

 

آقا قسم به جان شما خوب می‌شوم
باور کن آخرش به خدا خوب می‌شوم
 
گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است
در چشمه سار ذکر و دعا خوب می‌شوم
 
با این همه بدی به ظهور شما قسم
با یک نسیم کرب و بلا خوب می‌شوم
 
 
‏وقتی نفس گرفته، دلم در هوایتان
‏یعنی منم که زنده‌ام از اشک‌هایتان
 
یک روز عاشقانه تو از راه می‌رسی
‏آن روز واجب است بمیرم برایتان
 
 
ای منجی دل‌های خزان دیده کجایی
کی می‌رسد آن جمعه موعود بیایی
 
 
افسوس می‌خورم که غایبم از انتظار تو
شرمنده بی سلام رد شده‌ام از کنار تو
 
افسوس می‌خورم که نخوردم به درد تو
من با دعای فاطمه شده ام بی قرار تو
 
پر سوخت سینه سوخت به دنبال نور تو
باور نمی‌کنم که رد شده‌ام از مدار تو
 
 
 
خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن
امید آخر دنیا خودت درستش کن
 
نمانده پشت سر من پلی که برگردم
خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن
 
ببین چگونه به هم خورده کار من ماندم
به حق حضرت زهرا خودت درستش کن
 
گرفت دست مرا هرکسی، زمینم زد
شکست بال و پرم را خودت درستش کن
 
سفال توبه خود را شکسته‌ام از بس
ترک‌ترک شده اما خودت درستش کن
 
اگرچه پیش تو در خلوت آبرویم رفت
برای محشر کبری خودت درستش کن
 
ثمر نداده درخت «الهی العفو»م
به پیش صاحب نجوا خودت درستش کن
 
شکسته بال و پر من ولی دلم تنگ است
سفر به کرببلا را خودت درستش کن
 
 
 
از خود فرار کردم و لا یُمکِن‌ُ الفِرار
امشب دوباره آمده‌ام بر سر قرار
 
رسوای خویش گشتم و غرق خجالتم
من آمدم ولی تو به روی خودت نیار
 
من در میان راه زمین خورده‌ام بیا
از بس که بار آمده بر روی دوش، بار
 
آنقدر در حجاب خودم غوطه می‌خورم
حتی تو را ندیده‌ام این گوشه و کنار
 
امشب که گریه‌های تو باران گرفته است
از چشم خشکسال منم قطره‌ای ببار
 
 
 
 

نوشته های مرتبط